تفاوت بین تحقیقات بازاریابی و هوش بازاریابی

تفاوت بین تحقیقات بازاریابی و هوش بازاریابی

 

تحقیقات بازاریابی و هوش بازاریابی : تفاوت بین هوش بازاریابی و تحقیقات بازاریابی این است که مورد دوم در این قیاس بیشتر مورداستفاده شرکت‌ها است. هوش بازاریابی به عبارتی به اطلاعاتی گفته می‌شود که مالکان کسب‌وکارهای کوچک به‌منظور مطالعه بازارها، رقابت، مفاهیم سیاسی و متغیرهای جمعیت شناختی مصرف‌کننده مورداستفاده قرار می‌دهند. اطلاعات تحقیقات بازار به‌صورت آماده در دسترس مصرف‌کننده نیست. شرکت‌های مختلف اغلب از تلفن، اینترنت یا نظرسنجی شخصی به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات تحقیقات بازاریابی استفاده می‌کنند. البته بازاریابان برای تحلیل موقعیت کسب‌وکارها و توسعه استراتژی‌های خود از هر دو نوع اطلاعات استفاده می‌کنند.

بازارها

شرکت‌های کوچک از تحقیقات بازار و هوش بازاریابی به‌منظور مطالعه بازارهای خود استفاده می‌کنند. به‌عنوان‌مثال یک بازاریاب ممکن است از هوش بازاریابی برای تعیین سهم بازار شرکت خودش استفاده کند. علاوه بر این وی ممکن است از این اطلاعات از کل منابع پولی که در صنعت وی هزینه می‌کنند مطلع شود. بااین‌وجود آن شرکت به‌منظور پی بردن به تفاوت‌های موجود بین علائق مصرف‌کننده در بازار مورد فعالیت خودش باید ازنظرسنجی‌ها و دیگر روش‌های تحقیقات بازار استفاده کند. چراکه به‌عنوان‌مثال افراد موجود در یک بازار ممکن است ویژگی‌های محصول، سبک‌ها، طعم و اندازه‌های متفاوتی را نسبت به افراد موجود در یک بازار دیگر بپسندند.

مشتریان

یکی از انواع هوش بازاریابی همان اطلاعات داخلی سازمان‌ها است. مالکان کسب‌وکارهای کوچک اغلب از اطلاعات داخلی سازمان از قبیل پایگاه‌های داده مشتری برای تصمیمات سازمانی مرتبط با کسب‌وکار استفاده می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، ممکن است یک شرکت رستوران‌های زنجیره‌ای اطلاعاتی را در رابطه بااینکه مشتریان عموم در چه زمانی به رستوران‌های وی مراجعه می‌کنند و چه چیزی را می‌خرند، در اختیار داشته باشد. اما بازاریابان به‌منظور درک چرایی و دلیل اینکه مشتریان ترجیح می‌دهند ناهار یا شام را در آن رستوران صرف کنند از مصاحبه‌های شخصی یا تلفنی استفاده کنند. مدیریت شرکت همچنین برای پی بردن به این موضوع که چرا مشتریان برخی اقلام خاص را می‌خرند هم از تحقیقات بازاریابی استفاده کند. گروه مدیریت رستوران همچنین نیاز به نظرسنجی از مشتریان به‌منظور تعیین اینکه چه اقلام دیگری از منو رستوران را مشتریان می‌پسندند استفاده نماید.

رقبا

مالکان کسب‌وکارهای کوچک همچنین از طریق شکل‌های مختلف هوش بازاریابی و روش‌های تحقیق اقدام به جمع‌آوری اطلاعات رقابتی می‌کنند. یک مدیر بازاریابی ممکن است اطلاعات رقابتی را از طریق مطالعه وب‌سایت‌های رقبا و همچنین بروشورها و کاتالوگ‌های فروش شرکت‌ها به دست بیاورد. سپس این مدیر بازاریابی اقدام به مقایسه نقاط ضعف و قوت شرکت خودش با نقاط ضعف و قوت رقبا به‌منظور توسعه استراتژی‌های مختلف قیمت‌گذاری نماید. با این موجود ممکن است قبل از هر چیزی بخواهد بداند که شرکت‌های رقیب ازنظر میزان کیفیت، خدمات و ارزش ارائه‌شده در چه جایگاهی قرار دارند که از طریق تحقیقات بازار ممکن هست. یکی از روش‌های انجام این کار استفاده از نظرسنجی تلفنی در بین مشتریان هست. از این طریق مشتریان اقدام به رتبه‌بندی شرکت این مدیر نسبت به رقبا ازنظر کیفیت، خدمات و ارزش ارائه‌شده بر اساس یک مقیاس 5 تا 10 رتبه‌ای می‌کنند که در آن رتبه‌بندی عدد 5 یا 10 به‌عنوان‌مثال دارای بالاترین رتبه هست.

قوانین دولتی

بازاریابان همچنین ممکن است از تحقیقات و هوش بازاریابی در رابطه با برخی از قوانین دولتی هم استفاده کنند. به‌عنوان‌مثال یک بازاریاب محصولات پاک‌کننده، ممکن است از طریق استفاده از هوش بازاریابی به این نتیجه برسد که نیاز به چسباندن یک برچسب با مضمون “ماده خطرناک” بر روی شیشه یا ظرف تمامی محصولات خود دارد. گزینه دیگر مثل ممکن است حذف یک ماده خطرناک و آسیب‌زننده از ترکیب مواد تشکیل‌دهنده محصول باشد. این گزینه ممکن است از بابت هزینه که تحمیل می‌کند ممکن نباشد، چراکه یک جایگزین دقیق یا ماده پاک‌کننده دیگر باید جایگزین آن شود. بنابراین این شرکت با استفاده از نظرسنجی در بین مشتریان خودش اقدام به تعیین میزان تأثیر استفاده از این برچسب هشداردهنده می‌نماید. نگرانی اصلی دراین‌بین این است که چه تعداد از مشتریان ممکن است به دلیل وجود این برچسب هشداردهنده بر روی بسته محصول از خرید آن خودداری نمایند. بنابراین همان‌طور که خودتان حدس زدید این بازاریاب برای تعیین استراتژی مناسب بسته‌بندی هم از هوش بازاریابی و هم تحقیقات بازاریابی به‌خوبی بهره برده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


CAPTCHA Image
Reload Image