تکنیک های مربوط به زبان بدن بازیگری (بخش دوم)
تکنیک های مربوط به زبان بدن بازیگری (بخش دوم)
فنون زبان بدن بازیگری : در مطلب قبلی اشاره شد که، به چالش کشیده شدن توانایی های شما می تواند؛ خلاقیت و توانایی هایتان را به عنوان یک بازیگر نشان دهد. متد های مربوط به از بین بردن ترس، از بین بردن رفتار مکانیکی، فضا دادن به قوهی تخیل و .. تمامی تکنیک هایی بودند؛ که به بازیگران کمک می کردند تا در زمان پیدا کردن خصوصیات نقش، زبان بدن بازیگری مربوط به آن را نیز بیابند. در ادامه، به بررسی مابقی این تکنیک ها در یک شخصیت و رسیدن به مرحلهی اصلی ارائهی کاراکتر در زمان اجرا، خواهیم پرداخت.

متن نمایشنامه را چندین بار بخوانید، و آن را بفهمید.
در رابطه با این تکنیک باید سعی کنید متن مورد نظر را چندین بار خوانده و دومرتبه این کار را انجام دهید. آنقدر به خواندن ادامه دهید که متن کاملا برای شما روان و مفهومی شود. سعی کنید در هر بار خواندن آن مفهوم را عمیق تر متوجه شوید و زبان بدن بازیگری مربوط به شخصیت خود را بارها و بارها تمرین کنید. در نتیجه باید آنقدر به خواندن ادامه دهید، تا از پوسته ی ظاهری نمایش و مفهومی که به عنوان یک بازیگر موظف به انتقال آن هستید را، به روح داستان برسانید.

به یاد داشته باشید که ابتدا باید متن را درک کنید؛ و در مورد آنچه که نمایش نامه نویس از طریق فیلمنامه انجام داده است فکر کنید. در صورت بدست نیاوردن درک درستی از مفهوم متن، نمی توانید انتظار داشته باشید که زبان بدن بازیگری شما آنطور که باید، به اجرا بپردازد. زیرا این نمایی است که شما از بیرون به عنوان بازیگر خواهید داشت. همانطور که قبلا نیز ذکر شد، عمده حرکات بدن به واسطه ی ذهن و درک درست آن منتقل میشود.
سپس مجددا داستان را از دید نقشی که بازی میکنید بخوانید. درباره اینکه دقیقا چه احساسی در مورد این شخصیت و بُعد فیزیکی آن دارید، با کارگردان بحث کنید و شک و تردید های خود را از این بابت، بیان نمایید. این موضوع بسیار ارزشمند است. چون شما باید مردم، محیط، زمان داستان و پیام آن را به واسطه ی زبان بدن بازیگری به خوبی، درک کنید. استانیسلاوسکی در این رابطه می گوید: در فرآیند شکل گیری یک شخصیت، پدر نویسنده نمایشنامه است. مادر، بازیگر و کودک نقش و حرکات مربوط به آن است که قرار است به دنیا بیاید.
جزئیات مربوط به نقش و زبان بدن بازیگری آن را بشناسید.
گام بعدی این است که تا جایی که میتوانید، در مورد نقشی که ایفا میکنید، به جزئیات صریح حرکات و زبان بدن بازیگری آن بپردازید. شما باید این سوالات را از نقش خودتان بپرسید. اون کیه؟ از کجا اومده؟ در هر موقعیت بهتر است چه کند؟ پاسخ به این سوالات تا حدی در خطوط نمایش، و بخشی دیگر از آن در تخیل خلاقانه شما یافت می شود. درباره فیلمنامه تا جایی که میتوانید تحقیق کنید، تا نقش و حرکات مخصوص به خود را بشناسید.
بعضی از بازیگران هستند، که حتی خاطرات یک روز خود را در زمان زندگی با این شخصیت می نویسند. به زبان ساده تر می توان گفت که باید از پشت سکه هم خبر داشت. حتی اگر جزئیات حرکات و رفتار این شخصیت از قوه تخیل شما به میان بیاید؛ و فقط تا اندازهای از روی متن الهام گرفته باشد، با این حال بازهم باید خیلی دقیق به آن توجه شود.
سپس، باید به این نکته توجه کنید که این شخصیت چه طرز فکری داشته باشد؟! درنتیجه از واکنش این کاراکتر به شیوه ای که در شرایط خاص از بدن بازیگری خود استفاده می کند؛ مطلع خواهید شد. و ایده ای از بابت منطق پشت رفتار آن نیز بدست خواهید آورد. شما باید بتوانید فلسفه او را در مورد زندگی و هدف فوق العادهاش درک کنید. زیرا این قسمت بخش مهمی از تکلیف شماست.
چیزی که باعث میشود آن فرد بخشی از شما باشد، برهمنهی بسیار زیادی از خاطرات، تعصبات و برداشتها است. برای تبدیل شدن به فردی که قصد دارید آن را با زبان بدن بازیگری خویش به تصویر بکشید؛ باید با روح و روان خود ارتباط برقرار کنید. در نتیجه حضور او در نمایش را فقط یک نگاه اجمالی از زندگیش در نظر بگیرید و به او اجازه دهید فراتر از آن تصویر ظاهری، در گذشته و آینده رشد کند.
باید درک این مطلب که، شخصیت مربوطه با تمام خصوصیات خود نگرانی هایش، قوانین و تجربیاتش باید کاملا مجزا باشد؛ برایتان به امری بدیهی تبدیل شود. در این صورت است، که می توانید امیدوار باشید، که این شخصیت حرکات و رفتار مناسبی از خود نشان دهد. و در نهایت مخاطب آن را باور می کند. پس باید تا زمانی که قرار است، به اجرای زبان بدن بازیگری این شخصیت بپردازید، با آن زندگی کنید.
اتصال به زبان بدن بازیگری از طریق حافظه عاطفی
اکنون، دقیقا می دانید که می خواهید چه کسی را به تصویر بکشید. قسمت بعدی اجرای همان نقش اصلی است که مدت ها برای تمرین و آموزش آن وقت گذاشته اید. به نوعی آسان ترین و سخت ترین قسمت کار. در هنگام بازی سخن گفتن محاورهای را به طور کامل یاد بگیرید و حالت زبان بدن بازیگری شخصیت خود را درک کنید. باید بتوانید شباهت هایی بین زندگی کاراکتر مورد نظر و تجربیات خود از حافظه عاطفی رسم کنید! حافظه عاطفی آن قسمتی است؛ که شما در درون خود ذخیره کردهاید و از طریق آن میتوانید با شخصیت ارتباط برقرار کنید!
البته لازم به ذکر است که، شما فقط با شخصیت همدردی نمیکنید، بلکه همدلی میکنید! و همین همدلی باعث شناخت بیشتر از زبان بدن بازیگری تان می شود. زمانی که بدانید با چه هدفی، چه حرکتی را انتخاب می کنید؛ در آن صورت است که می توانید یقین داشته باشید که حافظه عاطفی شما ارتباط مستقیمی با شخصیت داستانیتان برقرار کرده است. یعنی شما فکر کردن به راهی که آن شخصیت ( زن یا مرد، فرقی ندارد) به آن روش در این مورد فکر می کند. و اینکه چه حسی دارد، را آغاز می کنید. زمانی که آن شخصیت با تمام خصوصیات درک شود، شما می توانید تمام تکنیک های مربوط به زبان بدن بازیگری خود را بشناسید. در آن صورت است که در مکان اصلی خود قرار خواهید گرفت.
در تمام این مراحل، کارگردان به شما کمک خواهد کرد. سپس میتوانید جزئیات کوچک دیگری مانند موقعیت خود در صحنه، نشانههای ورود و خروج و همه ی چیزهای مربوط به بُعد مکانیکی دیگری را که باید به خاطر داشته باشید، اصلاح کنید. کنار هم قرار گرفتن تک تک این مراحل می تواند شما را به مقصود نهایی برساند.
همه چیز به تمرکز و عمل باز می گردد.
هنگامی که ظرافت ها و جزئیات نقش خود را دریافت میکنید، باید به طور مرتب و متناوب تمرین کنید. برای وارد شدن به نقش بر روی صحنه و اجرای زبان بدن بازیگری، باید بر روی صحنه تمرکز کنید؛ تا دیگران شما را باور کنند. شما باید بتوانید آنچه را که شخصیت میبیند ببینید! سپس با هر تمرین، سعی کنید دید خویش را عمیقتر نموده و اجازه دهید شخصیت کنترل شما را به دست بگیرد.
خودتان را در نقش رها کنید اما آگاه باشید.
شما باید در یک سطح شخصیتی، بازی کنید. اما آگاهی شما به عنوان یک بازیگر باید در تمام مدت زمانی که روی صحنه مشغول اجرا هستید، وجود داشته باشد. البته نکات مشخصی در مورد ارائه یک شخصیت، و اجرا زبان بدن بازیگری ، در صحنه وجود دارد. حدی وجود دارد، که شما میتوانید میزان واقعیتی را که باید بر روی صحنه بیاورید محاسبه نماید.
موارد مهمی که شما باید آنها را اصلاح کنید؛ کاملا مشهودند. این جزییات باید طوری باشند؛ که روی صحنه قابل پنهان کردن شوند. لازم به ذکر است که در هنگام بازی کردن نقش مربوطه، در روند اجرا، فرد باید به عنوان بازیگر از همه حرکات مربوط به زبان بدن بازیگری خود آگاه باشد. در این صورت است که می توان وجود تسلط را اظهار کرد. و این تسلط هرگز به معنای رها کردن خود در کالبد نقش نخواهد بود.
همدل/ همراه بودن با نقش
یکی از مهمترین ویژگیهایی که بازیگران بزرگ دارند، توانایی همدلی است. برای درک پیچیدگی، تناقضات، درد و خوشبختی کاراکتر مورد نظر، باید با او و حرکات زبان بدن بازیگری خود همدلی داشته باشید. همدلی، کلید درک دری است؛ که از طریق آن به ذهن شخصیت خود وارد میشوید، تا او را به تصویر کشیده و مسیر تان را به او نشان دهید.

لذت بردن از اجرا
آخرین کاری که باید انجام دهید این است؛ که باید از روند اجرا نهایت لذت ببرید. این بخش بسیار مهم، پیوندی با توسعه حرکات مناسب و اجرای خوب روی صحنه است. بازیگری یک شغل تیمی است، و بر همین اساس شما باید یکی از بازیکنان این تیم باشید. موفقیت یک نقش و گویا بودن زبان بدن بازیگری او، به طور مستقیم وابسته به آماده بودن آن، است. سپس باید مشخص شود، که این بازیکن چقدر می تواند با دیگر بازیکنان ارتباط برقرار کرده؛ و از روند بازی در کنار آن ها لذت ببرد. یادگیری را همواره هدف خود قرار دهید، و شور و اشتیاق همیشگی یک بازیگر مبتدی را داشته باشید. در نتیجه می توانید امیدوار باشید که، هرگز از پیشرفت دست نخواهید کشید.
جمع بندی نهایی
هیچ هنر دیگری مانند تکنیک های زبان بدن بازیگری، به شما در غلبه بر خود کمک نمیکند. این کاملترین شکل هنر است؛ که تاروپود عمیق این معما را در ذهن انسان کاوش می کند. البته باید به یاد داشته باشید، که یاد گرفتن بازیگری به شکل خوب مترادف با، یادگیری توسط انسان خوب است!