درس 2: 8 قدم حیاتی برای فروش موفق

درس 2: 8 قدم حیاتی برای فروش موفق

فروش موفق : درس دوم از دوره آموزش فروش

فروشندگی یعنی لذت بردن از بندبازی!

هر چیزی که تا به حال راجع به فروش می دونید رو بذارید کنار! در این درس میخواهیم با یک تشبیه ساده فرآیند فروش رو توضیح بدیم.

فروش بیشتر از همه چیز شبیه بندبازیه!

فروش موفق : شما به عنوان فروشنده از یک طرف طناب شروع می کنید تا در اون سمتش به پول، فروش، یا به سود برسید. تنها کاری که باید انجام بدید اینه که از روی طناب نیافتید!

وقتی نمایش بندبازهای حرفه ای رو نگاه می کنید فکر می کنید که چه کار ساده ای رو دارن انجام میدن! انگار دارن توی یه خیابون خلوت و پر از درخت قدم میزنن! اما همون بندبازهای حرفه ای اگه یک قدم رو اشتباه بردارن، از طناب میافتن و دیگه نمیتونن این راه رو برگردن!

البته لازم نیست بترسید. اگر قدم به قدم طبق نمودار زیر که مسیر راه رفتن روی طناب فروش رو به شما نشون میده حرکت کنید، شما هم مثل یک بندباز حرفه ای میرسید به اون سر جذاب طناب!

ما در طول این دوره آموزشی همه مراحل رو براتون توضیح میدیم و کاری که شما باید انجام بدید اینه که مطمئن باشید همه قدم ها رو درست مطابق این نمودار برمیدارید.

اول: کاملا آماده باشید!

اولین قدم فروش اینه که مطمئن بشید کاملا آماده اید. اگه سراغ یک مشتری برید و هنوز آماده نباشید، مثل اینه که بخواید با 20 کیلو اضافه وزن توی فینال جام جهانی بازی کنید!

فرض کنید وقتی دارید با یک مشتری حرف میزنید، اسمش رو اشتباه بگید یا هنوز دقیقا ندونید که شرکت شون چیکار میکنه. خب خیلی طبیعیه که از طناب پرت میشید! این کار شما بی احترامیه و باعث میشه نتونید جنس تون رو بفروشید.

اما اگه از قبل بدونید مشتری تون کیه و شرکت شون دقیقا چیکار میکنه، و حتی صحبت های قبلی ای که با مشتری انجام دادید یادتون باشه، معلومه که کاملا آماده فروش هستید.

دوم: دیر نکنید!

قدم بعدی که توی مذاکره های حضوری خیلی مهمه اینه که تاخیر نداشته باشید. اگه دیر به قرار ملاقات تون برسید باز هم بی احترامی کردید. بعضی از مشتری ها واقعا از این کار اذیت میشن.

توی بازی فروش، درصدها حرف اول رو میزنند و قطعا شما دوست ندارید توی قدم دوم نصف مشتری هاتون رو از دست بدید، پس مطمئن بشید که دیر نمی رسید، حتی اگه مجبور باشید یک ساعت توی ماشین بمونید!

می تونید توی زمانی که منتظر هستید ایمیل های کاری تون رو نگاه کنید یا سوابق مذاکرات تون رو بررسی کنید. به هر حال مطمئن بشید که دیر نمی کنید.

سوم: باید مشتری از شما خوشش بیاد!

اگر مشتری ها از شما خوششون نیاد، از روی طناب می افتید. اینکه مشتری از شما خوشش بیاد جنبه های مختلفی داره. مثلا نوع سلام و احوالپرسی کردن تون، زبان بدن تون و اینکه به درستی به حرف های مشتری گوش بدید عوامل مختلفیه که باعث میشه مشتری از شما خوشش بیاد.

یادتون باشه که یک جمله طلایی در فروش وجود داره:

«مشتری ها اول شما رو میخرند و بعد جنسی که میخواهید بفروشید.»

چهارم: نیازهاش رو پیدا کن!

مرحله بعدی اینه که بفهمیم مشتری چی میخواد. اگه شما نیازهای دقیق مشتری رو نشناسید، از روی طناب می افتید. اما اگه بدونید که مشتری ها دنبال چی می گردند، برداشتن این گام خیلی سخت نیست.

پنجم: مزایای محصولت رو نشونش بده!

وقتی که بفهمید مشتری به چی نیاز داره؛ می تونید بهش نشون بدید که استفاده از محصول پیشنهادی شما، چه مزایایی براش داره. این کاریه که بیشتر فروشنده ها انجام میدن. در واقع باید بگیم این “تنها کاریه” که بیشتر فروشنده ها انجام میدن! اونها فکر می کنند فروش یعنی همین، در حالی که اصلا اینطور نیست.

البته معلومه که شما باید مزایای محصول تون رو به مشتری ها نشون بدید. اما جزئیات زیاد دیگه ای هم در این فرآیند وجود داره. توی درس های بعدی که در مورد کاریز فروش براتون توضیح میدیم متوجه اهمیت اون جزئیات هم میشید.

ششم: دلایل مخالفتش رو پیدا کن!

اگر تا اینجای طناب رو به خوبی جلو اومده باشید، نصف بیشتر راه رو رفتید. اما طنابی که باید از روش رد بشید هنوز هم ادامه داره!

فرض کنید شما با فن بیان فوق العاده تون درباره مزایایی که باعث میشه محصول و شرکت شما فوق العاده باشه و نیاز مشتری رو حل کنه توضیح میدید. اما اگه مشتری به مزایایی که شما ارائه دادید ایراد گرفت چی؟

خب طبیعتا جوابش رو میدید و سعی می کنید ذهنش رو نسبت به محصول تون پاک و شفاف کنید. اما بعضی وقت ها مشتری دوست نداره درباره دلایل مخالفتش به شما چیزی بگه. و فقط میگه: «بله، خب، ممنون! این خیلی خوبه، بهتون خبر میدم!»

معلومه که در اینجا چیزی وجود داره که مشتری دوستش نداره یا باهاش مشکل داره، اما درباره ش چیزی به شما نمیگه. شما باید بفهمید اون چیه، وگرنه می افتید پایین!

هفتم: خرید رو نهایی کن!

خب، فقط دو قدم دیگه مونده! توی این مرحله باید از مشتری بخواید سفارش بده! این کار ممکنه یک مقدار شما رو معذب کنه و شاید شما از اینکه باید این کار رو انجام بدید تحت فشار قرار بگیرید!

حواس تون باشه توی این مرحله تقریبا به انتهای طناب رسیدید. دارید بوی پول و موفقیت رو احساس می کنید! خب چرا حالا که کل طناب رو اومدید جلو از مشتری تون نمی پرسید: «خب، میخواید این رو بخرید؟»

اجازه بدید من بهتون بگم. دلیلش ترسه! ترس از این که مشتری بگه: «نه!»

به همین خاطر معمولا فروشنده ها مستقیما پیشنهاد خرید رو به مشتری نمیدن. اونا فقط میگن: «خب، مرسی از شما. اگه خواستید در آینده این محصول رو داشته باشید، حتما بهم خبر بدید!» و در حالی که فقط یه قدم تا ته طناب فاصله دارند، می افتند پایین!

هشتم: پیگیری رو فراموش نکن!

آخرین قدم، پیگیریه. شاید تعجب کنید اگر متوجه بشید که 80 درصد از فروش های موفق حداقل به 5 بار پیگیری نیاز دارند! اگر شما پیشنهاد خرید رو ارائه کنید و مشتری به شما بگه «باید با رئیسم هماهنگ کنم» یا مثلا «فعلا نمی تونیم تا ماه بعد تصمیم قطعی بگیریم»، خب چرا شما هفته بعد بهشون زنگ نمی زنید تا بپرسید: «نظر رئیس تون چی بود؟» یا ماه بعد تماس بگیرید و بپرسید «خب الان آمادگی خرید دارید؟»

عدم پیگیری چه به خاطر ترس باشه، چه به خاطر ناکارآمدی، به هرحال دیوونگیه! حالا که شما به تموم کردن این مسیر انقدر نزدیک شدید، پس چرا باید توی این نقطه از روی طناب بیافتید؟

 

تا اینجا فهمیدیم که فروش مجموعه ای از قدم های کوچک، ساده و آسونه. اما باید مطمئن باشید که در هیچ کدوم از این مراحل قدم اشتباهی برنمیدارید.

در درس های بعدی بهتون میگیم که چطوری باید همه این مراحل رو به بهترین شکل انجام بدید.

 

منبع فروش موفق  : سایت دیدار 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


CAPTCHA Image
Reload Image