مفاهیم زبان چهره انسان
مفاهیم زبان چهره انسان
زبان چهره انسان : مطالعات نشان میدهند درک زبان چهرهی انسان، استعداد ذاتی است که در درون همه ما نهفته است. استعدادی که هرگز از بین نمیرود، اما گاهی فراموش میشود. انسان قادر است علائم و اشارات صورت را خیلی سریع و از فواصل دور بفرستد و دریافت کند. ما میتوانیم در یک چشم به هم زدن حتی از پنجاه متری حدس بزنیم یک غریبه خوشحال است یا ناراحت. این فصل به شما فرصت بازیابی استعداد نهفتهتان را میدهد و آن را به یک مهارت حرفهای تبدیل میکند. شما میتوانید شش حالت زبان صورت را که در بین تمام انسانها عمومیت دارد فرا گیرید. میتوانید خنده مصنوعی را از خنده واقعی تشخیص داده و متوجه شوید چرا انسانها قادر به سرایت عواطف و احساسات خود هستند. شما همچنین خواهید توانست علائم گوناگونی را که توسط حالات چهره و سر فرستاده میشوند دریافت کنید. تصور کنید اگر بدانید واقعاً در چهره همکار یا مشتریتان چه چیزی میبینید، چقدر بهتر میتوانید با او برخورد کنید.
ما بیش از آنچه خود تصور میکنیم میتوانیم با حالات و حرکات سر و صورت ارتباط برقرار کنیم. پس کسی که دانش استفاده از ان را هم داشته باشد، برتری بسیار زیادی خواهد داشت.
اما به نکتهای در مورد این اشارات غیرکلامی دقت کنید: ممکن است شما خیلی راحت متوجه این علائم شوید، اما انگیزه و نیتی که در پس این رفتار است را خوب تشخیص ندهید.
برای مثال به ماجرای یک بازپرس قضایی توجه کنید: دیوید در جلسات دادگاه در کنار اعضاء هیئت منصفه مشغول به کار است. او به دلیل تجربهاش با مشاهده زبان بدن اعضای هیئت منصفه متوجه میشود در موارد مختلف کدامیک با موضوع کنار آمده و کدامیک سختتر قانع میشوند. اما با این حال او هم گاهی دچار اشتباه میشود. در یکی از جلسات دادگاه بازپرس ویژه با پخش تعدادی عکس و اسلاید از تصاویر صحنه جرم به بررسی موضوعی پرداخته بود. تمام اعضا با دقت کامل عکسها را مشاهده و اظهارات بازپرس را پیگیری میکردند. در این بین تنها یک عضو هیئت منصفه که مردی درشت اندام بود و ظاهر سختگیرانهتری داشت سرش را برگردانده بود و پخش این تصاویر را بیفایده تلقی میکرد. دیوید حدس میزد این همان کسی است که ما را دچار اشتباه خواهد کرد و در پایان جلسه نیز، کلیه اعضا به اتفاق، رأی بر گناهکار بودن متهم صادر کردند و این در حالی بود که ظاهراً عضو مورد نظر ما اصلاً اعتقادی به این شواهد نداشت.
من باز هم تأکید میکنم: ممکن است شما زبان بدن افراد را دریافت کنید ولی در مورد قصد و دلیل ابراز آن رفتار دچار اشتباه شوید. این دقیقاً همان چیزی است که برای دیوید اتفاق افتاد. او به درستی متوجه رفتار عجیب آن عضو هیئت منصفه ضده بود و برای یافتن دلیل این رفتار تلاش زیادی میکرد. بعد از جلسه زمانی که دیوید با عضو مورد نظر صحبت کرد، متوجه شده آن مرد قوی هیکل صرفاً طاقت دیدن تصاویر جنایت را نداشته است!
پس هنگامی که میخواهید توانایی خود برای خواندن زبان چهره افراد را تقویت کنید، بهتر است در نظر داشته باشید که افراد ممکن است دلیل اصلی یک حس با رفتار خاص را از خود بروز ندهند و شما باید برای درک صحیح این علائم با دقت و نفوذ بیشتری به افراد و انگیزه آنها توجه کنید.
حذف انگیزه اشخاص کار سادهای نیست، چرا که همه ما گرایش به دانستن نتیجه آنچه علت بروز این احساس میباشد داریم. دقت کنید، منظور من این نیست که برداشت شما از علل ایجاد احساسات، غلط است؛ اما این امکان هم وجود دارد که تصور شما درست نباشد. به این صورت شما فرصت دارید تأمل کنید، مشاهده کنید و سپس راه حل برخورد مناسب را اتخاذ کنید.
امتحان کنید
یک روز کامل به تمام عواطف و احساساتی که همکاران با مشتریانتان بروز میدند توجه کنید. هرچه دیدید یادداشت کنید. اما به این نکته خیلی دقت کنید که فقط بیان احساسی را که میبینید یادداشت کنید و به علت بروز آن اشارهای نکنید:
بنویسید: “او ناراحت است.”، ننویسید: “او از ارائه کارش ناامید شد.”، بنویسید: “او میترسد.” ننویسید: “او میترسد حساب شرکت درست نباشد.” بنویسید: “رئیس عصبانی شد.” ننویسید “رئیس از این که من دیر به جلسه رسیدم عصبانی شد.”
علائم مشترک جهانی
یک جلسه مناظره طولانی مدت منشأ ظهور انواع مختلف بیان چهره بود. در یک طرف مناظره افکار چارلز دراوین مؤلف “نظریه ثبات عبارات بیانی در پستانداران” در سال 1872 بود و در طرف دیگر اندیشهی جامعهشناس معاصر دهههای 60 و 70 میلادی، “مارگارت مید” (انسانشناس) که معتقد است انسان بیان چهره را از طریق فرهنگ فرا میگیرد. کدامیک درست میگویند؟ بیان عبارات از طریق چهره ذاتی است یا اکتسابی؟ این جلسه از سوی پروفسور پال اکمن استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا برگزار شد. مطالعات وی نشان میداد که انسانها در سراسر کره خاکی 6 نوع احساس را بیان میکنند:
خوشی ـ ناراحتی ـ حیرت ـ ترس ـ تحقیر ـ نفرت و عصبانیت.
از جنگلهای افریقا تا خیابانهای شلوغ نیویورک، هرجای دنیا را که بگردید، تمام انسانها این چند حالت چهره را میشناسند و در استفاده از آنها برای بیان احساسات خود مشترکند. چرا که ساختار عضلانی صورت مستقیماً با بخشهایی از مغز که احساسات ما را پردازش میکند و در ارتباط هستند، لذا افراد کمی وجود دارند که توانایی کنترل بیان عواطف از طریق چهره خود را دارند.
مطالعات دیگری از “دکتر اکمن” و تیم تحقیقاتیش در مورد این وجود دارد که نشان میدهد، چگونه پیامهای بسیار کوتاه و زودگذر چهره در این زمان کوتاه و بدون حضور هیچ عامل دیگری موجب بیان حقیقت میگردد. بروز ناگهان این احساسات در زمانی کمتر از یک پنجم ثانیه بیانگر احساسات درست و دقیق انسان میباشد. ما انسانها اول حس میکنیم سپس فکر میکنیم. عکسالعملهای اولیه به احساسات، حتی پیش از که ما آگاهانه آن حس را تجربه کنیم روی صورت ما ظاهر میشوند.
خواندن صورت، تنها به منظور تشخیص احساسات در لحظه نیست، بلکه بیانگر چگونگی تغیررات بعدی صورت نیز میباشد. افراد در مذاکرات چهره به چهره، دائماً به صورت طرف مقابل نگاه می کنند تا عکس العملها نسبت به آنچه گفته و شنیده می شود را در نظر داشته باشند. حتی اگر کلماتی هم در گفتار شخص گوینده جا بماند، شنونده با مشاهده بیان چهره او میتواند مطلب را دنبال کند.
بدلیل آن که هر حسی دارای علائم مشخص مخصوص به خودش میباشد، صورت افراد تنها عاملی است که بیانگر احساس واقعی فرد در لحظه میباشد. در حال حاضر دولت آمریکا مشغول سرمایهگذاری در یک پروژه مهم تحقیقاتی در دانشگاه پتنربورگ و کالیفرنیا است که سعی دارند طرح سیستم کدگذاری افعال صورتی را توسعه دهند که توسط پال اکمن، والاس فریسن و جوزف هگر مطرح شده بود. پیشبینی میشود در چند سال آینده سیستم اتوماتیک به وجود آید که کامپیوترها را قادر خواهد کرد تغییر در حالات عاطفی شما را لحظه به لحظه بازخوانی کند.
مثالهایی از بیان احساسات
خوشی: خوشحالی و شادی زیاد به گونهای بیان میشود که فرد میخندد، گونهها و گودی اطراف دهان بالا میروند و چشمها به گوشهها کشیده میشوند.
ناراحتی: پیشانی از غصه چین میخورد، قسمت داخلی ابروها بالا میروند و گوشههای کناری دهان به نشانه ناراحت و غم به پایین کشیده میشوند.
شگفتزدگی: تعجب، حیرت یا بهتزدگی در مورد چیزی که از قبل پیشبینی نشده باشد، به گونهای ظاهر میگردد که ابروها بالا میروند. چشمها کاملاً باز میشوند. چانه افراد به پایین کشیده میشود و لبها از هم جدا میشوند. شگفتزدگی زودگذرترین نوع بیان احساسات از طریق چهره است که عموماً در کمتر از یک ثانیه پدیدار میشود.
ترس: ابروها بالا میروند و در هم کشیده میشوند، چشمها سفت شده و کاملا باز و گشاد میشوند. لبها به پشت کشیده میشوند و نوعی ترس و وحشت را نشان میدهند که عامل آن خطری در لحظه میباشد.
حس تنفر: بیزاری و ناسازگاری با بینی چین خورده و ابروهای پایین آمده، لبهای بالا رفته و چشمهایی که بزور باز شده باشند تشخیص داده میشود. این حالت هم برای بیان حس تنفر از یک بو یا مزه بد و همچنین افراد و اعمال ناپسند به کار برده میشود.
عصبانیت: خشم و عصبانیت به حالتی نشان داده میشود که ابروها در هم کشیده و پایین میآیند، نگاه فرد سخت میشود پلکهای بالا و پایین سفت میشوند و همزمان لبها را محکم به هم فشار میدهیم.
امتحان کنید
صدای یک برنامه یا یک فیلم تلویزیونی را قطع کنید و آن را کامل و با دقت ببینید. به بیان چهره شخصیتها تمرکز کنید و حدس بزنید روابط احساسی آنها نسبت به یکدیگر به چه شکل است. بهتر است تکرار برنامه را در روز بعد ببینید تا متوجه شوید تا چه حد درست حدس زدهاید.
بیان احساسات غیرواقعی:
یک راه برای تشخیص راست بودن احساسات این است که متوجه شویم آیا این حس با نحوه بیان آن متناسب است یا خیر. بیان احساسات اگر دروغی یا اجباری باشد اغلب چهره نامتقارنی ایجاد مینمایند. در حالت طبیعی یک حس در دو طرف صورت به شکل یکسان بیان میشود اما اگر آن حس غیرواقعی باشد یک طرف صورت آن را بیشتر تظاهر میکند. عامل تشخیص دیگر در نظر گرفتن زمان است. “دکتر راکمن” بر این باور است بیان احساساتی که زمان زیادی طول بکشد (بین 5 تا 10 ثانیه)، عموماً دروغین است. چرا که بیان احساس واقعی بسیار کوتاهتر از این است. مثلاً بیان احساس شگفتزدگی در صورتی که واقعی باشد کمتر از یک ثانیه طول میکشد و همچنین در مورد عصبانیت نیز دقت کنید که اگر بیان عصبانیت در چرهه همزمان با گفتار مبنی بر عصبانیت باشد، به واقعی بودن آن شک کنید. چرا که بیان واقعی چهره برای یک حس، معمولاً قبل از پیام کلامی آن ابراز میگردد.
سرایت احساسات
آن روز صبح، روز بسیار خوبی را شروع کردم. هوا آفتابی بود و من همانطور که با اتومبیل به سمت فرودگاه رانندگی میکردم ترانه مورد علاقهام را همراه با رادیو زمزمه میکردم. زمانی که داشتم وارد پارکینگ فرودگاه میشدم یک راننده از بیرون صف خودروی خود را جلوتر از من به سمت ورودی پارکینگ راند و سپس از آینه نگاه تندی به من کرد. مدتی بعد در کانتر فرودگاه کارمند بلیط فروشی زمانی که از او درخواست کردم زمان سفر من را تغییر دهد بسیار عصبانی شد و با نگاه تندی به من وظیفه خود را انجام داد. در همین لحظه هم یکی از خدما پرواز با حالتی بسیار خشن و عصبانی بلیط من را از دستم گرفت. این جا بود که ناراحتی اطرافیان به من هم سرایت کرد و من هم با همان حال عصبانی با آنها برخورد کردم. به این ترتیب روز خوب من خراب شد.
هیچکس از سرایت احساسات راه گریزی ندارد. حالات صورت و احساساتی که در آن نهفته است (چه مثبت و چه منفی) بسیار مسری هستند و انتقال آنها پدیده فراگیری در بین انسانها میباشد. همه ما تمایل به تقلید از بیان حالات و احساسات از چهره افرادی که با آنها در ارتباط هستیم داشته و مایلیم آن احساسات را منعکس کنیم. گرفتن یک لبخند واقعی میتواند روز ما زیبا کند و در مقابل اگر اول صبح با فرد عصبانی و مضطرب برخورد کنیم روز خوبی را سپری نخواهیم کرد.
مغز ما به طور ذاتی طوری برنامهریزی شده است که از احساسات و عواطف تقلید کند و این کار را از همان کودکی آغاز میکنیم. نوزادان 9 ماهه مدت زمانی را به مادران خود نگاه میکنند و اگر مادرانشان خوشحال باشند آنها نیز خوشحالی مادرانشان را با خوشحالی کردن پاسخ میدهند. یک سالهها هم وقتی که پای تماشای برنامهای بنشینند، از حالات صورت شخصیت برنامه تقلید کرده و خوشحال یا غمگین میشوند.
ما در سنین بزرگسالی هم به همین شکل مستعد هستیم. محققان سوئدی نشان دادند که تماشای تصویر خنده و دهان خندان، فعالیتی در عضلات صورت ایجاد میکند که به موجب آن دهان به خنده باز میشود و به همین طریق است که اگر ما به تصویر صورت کسی نگاه کنیم هر حسی که در آن صورت ببینیم را تکرار خواهیم کرد، مانند ناراحتی، نفرت، یا شادی.
احساسات گروهی
در یک آزمایش شبیهسازی محیط کار در دانشگاه ییل دو گروه از افراد موظف شدند میزان مشخصی اعتبارات را میان کارمندان تقسیم کنند. قرار شد به هر نفر با توجه به جمعیت گروه اعتبار تعلق گیرد. در یک گروه برنامهریزی امور مناسب نبود
امتحان کنید
هر روزه هرکدام از ما صدها مورد از این بیان احساسات را دریافت میکنیم و به آن پاسخ میدهیم. از پوزخندهای همکارانمان تا چهرههای در هم رفته و جدی اعضای حاضر در جلسه شرکت، به بیان دیگر شما عضوی از زنجیره عکسالعملهای احساسی در زندگیهای شخصی و حرفهایتان هستید. برای یک روز کامل سعی کنید فقط عواطف و احساسات مثبت به اطراف منتقل کنید. در طول روز متوجه خواهید شد که چگونه افکار و رفتار منفی دیگران حال خوش شما را متأثر میکند. راه حل این است که به آنها اجازه ندهید این کار را بکنند. حواستان به اوضاع باشد، همواره به خاطر داشته باشید که باید شاد باشید و به کارتان ادامه دهید.
و در نهایت منجر به کشمکش و بحث بین کارمندان شد ولی در گروه دوم کارمندان با رضایت از نتیجه کار اعتبارات خود را دریافت کردند. تفاوت این دو گروه به علت حضوری فردی بود که به طور پنهانی برای هریک از آنها تعیین شده بود. بازیگر مأمور در گروه اول بدبینی و نگرانی را در بین اعضا گسترش میداد.
و در گروه دوم خوشبینی و موافقت از سوی شخص مأمور به دیگران القاء میشد. به این ترتیب لحن عاطفی دو گروه از نحوه مدیریت بازیگر مأمور پیروی میکرد. (بدون این که هیچ یک از اعضاء متوجه شوند که چرا احساسشان این گونه تغییر کرده است.)
من در مشاورههای مدیریت تغییر این نکته را بیان میکنم که در شرایط نابسامان سازمانی، کارمندان به طور غریزی اهمیت بیشتری برای بیان چهره اطرافیان خود قائل هستند. افراد به دنبال یافتن لبخند یا اخم اطرافیان هستند تا بتوانند عکسالعمل بهتری نسبت به به شرایط از خود نشان دهند و خود را با عواطف غالب همسو میکنند.
پیامهایی از چهره: از پیشانی تا چانه
پیشانی و ابروی جمع شده:
تمرکز یا سرگشتگی، احساساتی هستند که ابروهای جمع شده و پیشانی چین خورده ظاهر میشوند؛ زمانی که فرد یا به دنبال راه حلی میگدد یا به آن چه شنیده یا دیده است فکر میکند.
بالا انداختن ابرو:
بالا انداختن سریع منتهاالیه داخلی ابروها که میان تمام فرهنگها مشترک است. علامت غیرارادی شناخت، تشخیص و علاقهمندی به این شکل در بین اروپاییها، اندونزیاییها، کولیهای آفریقا و سرخپوستان آمریکای جنوبی مشاهده شده است.
در واقع ابرو بالا انداختن در میان تمام جوامع مشترک است. تنها کسانی که از این ژست صورت استفاده نمیکنند ژاپنیها هستند که علیرغم این که میتوانند این پیام را منتقل کنند، انجام چنین کاری را ناشایست میدانند.
علائم دیگر ابروها:
اگر فردی رنجانده شد عضلات صورت او ابروهایش را به سمت وسط صورت پایین میکشند. چرا که پایین آوردن ابروها نشان دهنده تسلط و حالت تهاجمی انسانها نسبت به سایرین است.
همچنین بالا بردن ابروها میتواند بیانگر مطیع بودن یا درخواست پذیرش باشد. اگر فردی مطمئن نباشد که حرفش پذیرفته شده یا عملی از او مورد قبول واقع شده باشد عموماً خواهید دید ابروهایش را بالا برده مدتی آنها را نگه میدارد. (حتی اگر زمان کمی طول بکشد) و به نوعی بیانگر این گونه سؤالات است: “آیا درست گفتم؟” یا “نظرات نسبت به آنچه گفتم چیست؟” ژست بالا نگه داشتن ابروها و سر برتی یک مدت کوتاه معمولاً در انتهای جملات میآید و به معنای حصول اطمینان از فهم درست شنونده میباشد و اگر این کار آهستهتر صورت گیرد بیانگر مخالفت شخص میباشد. بالا بردن یک ابرو به ویژه همراه با پوزخند نشان از شک و بدبینی فرد دارد. اما بیشترین تأثیر را در برخورد مؤاخذهگرایانه حالتی دارد که ابروها بالا میروند، لبها جمع میشوند سر به پایین آورده میشود و به آرامی از روی طرف برمیگردد.
امتحان کنید
ناگهان در مقابل یک فرد کاملاً غریبه ابروهای خود را به نشانه شناخت بالا ببرید. متوجه خواهید شد بیشتر افراد نیز در ادامه یا به شما سلام خواهند کرد یا با تکرار این کار پاسخ شما را خواهند داد.
با بینی ببینی!
افراد پیش از انجام هر فعالیت فیزیکی نفس عمیقی فرو میبرند که این عمل باعث باز شدن سوراخهای بینی میشود. این گونه ددین بینی علامت واضحی است که نشان میدهد فرد میخواهد فعالیت بدنی انجام بدهد. یکی از مأمورین پلیس امریکا به من میگفت: زمانی که متهم سرش را به پایین میاندازد (عمل پنهان کردن) و در این حال سوراخهای بینی او باز میشوند، به احتمال قوی خودش را آماده میکند تا ضربهای به من بزند.
اگرچه در یک جلسه کاری کمتر پیش میآید که طرف مقابل شما بخواهد مشتی به صورتتان بزند، این علامت در این محیطها نشانه تصمیمگیری و مشغولیت ذهن فرد میباشد و هشدار مهمی است که نشان میدهد فرد تصمیم دارد چیزی بگوید و یا تصمیم دیگری بگیرد.
جمع کردن بینی هم در چنین جلساتی بیانگر این است که شخص نسبت به آنچه گفته شده است تردید دارد.
سرخی گونهها:
هیچ جای بدن مانند گونهها جریان خون را پدیدار نمیکنند. سرخی گونهها عامل فیزیولوژیک است. زمانی که شما از لحاظ عاطفی تحریک میشوید. (عصبانیت، هیجانزدگی و …) خون به سرعت به سمت صورتتان جریان پیدا میکند. همچنین نگرانی یا شرمندگی نیز موجب سرخی گونههای انسان میشوند.
کشیدگی پوست صورت:
عصبانیت و هیجانزدگی با سفت شدن و کشیدگی پوست اطراف گونههاا و کنارههای صورت مشخص میشود. برای این که این حالت را حس کنید، نفس خود را حبس کرده سفت شدن این قسمتهای بدنتان را احساس کنید.
خنده؛ واقعی یا دروغی
خنده دروغی شایعترین نوع بیان چهره است که به منظور پوششی بر احساسات واقعی افراد به کار برده میشود. فردی که نمیخواهد احساسات واقعیاش نمایان شوند (به ویژه زمانی که ناراحتی و عصبانیتش را پنهان میکند) ماسک خنده مصنوعی روی صورتش میکشد.
“دکتر پال اکمن” هجده نوع خنده را شناسایی کرد. یکی از پرکاربردترینها در محیط سازمانی لبخند ملایم است که رئیسها به منظور رد یک نظر یا انتقاد از یک کارمند از آن استفاده میکنند.
همچنین افراد زمانی که در محیط کار نسبت به اطرافیانشان احساس نزدیکی نداشته باشند لبخند مصنوعی میزنند. لبخند واقعی ما نصیب کسانی میشود که واقعاً برای ما مهم هستند.
همه ما با این نوع خندهها آشنا هستیم و در طول عمر خود خندههای واقعی و مصنوعی زیادی کردهایم. به نقل از نتایج مطالعاتی در دانشگاه مریلند نوزادان 10 ماهه وقتی با حرکات، حرفها و خندههای غریبهها روبرو میشوند تنها لبهای خود را به نشانه خنده جمع میکنند، اما فقط زمانی که کنار مادر خود هستند به طور واقعی خوشحال هستند.
خنده مصنوعی کار مشکلی نیست، کافیست عضلات صورت گوشه لبها را بکشند و باعث شوند دهان به نشانه لبخند باز شود. اما این خنده دروغی به راحتی هم قابل تشخیص است! خنده واقعی نه تنها بر کنارههای دهان نیز تأثیر میگذارد، بلکه حالت کل صورت را نیز تغییر میدهد.
برقی به چشمها میافتد، پیشانی چین میافتد، عضلات گونه بالا میروند، پوست اطراف چشمها و دهان کشیده میشود و نهایتاً دهان رو به بالا باز میشود. علامت دیگر یک خنده واقعی (که در نوع مصنوعی آن غیر ممکن است ظاهر شود) پایین آوردن گوشههای داخلی ابروهاست. در اصل پایین نیامدن ابروها در خندههای مصنوعی مهمترین نشان دروغی بودن این نوع خندههاست.
هنگامی که ما احساس مثبتی نداریم، مشکل بتوانیم خنده مصنوعی خود را واقعی جلوه دهیم. لبخند مؤدبانه یک فروشنده خسته یا لبخند کسی که یک جوک را برای دویستمین بار میشنود، لبها را بالا میکشد و صرفاً در همان جا متوقف میشود.
اگر عکس فردی در حال خندیدن را ببینید و با دست دهان او را بپوشانید، مطمئناً چشمان او خیلی زود احساسات واقعی او را نمایان میکنند.
“مو ویلیامز” مؤلف و ناشر کتب کوکان میگوید اگر صورتی با چشمان ناراحت و لبهای خندان بکشد، یک چهره غمگین را تصویر کرده است. پس شما هم میتوانید! حقیقت یک لبخند در داخل و اطراف چشمها ظاهر میگردد.
انگیزه و عامل خندهها هرچه که باشد، تأثیر بسیار قوی و مثبتی روی ما میگذارند. مغز ما چهرههای خندان را بیشتر ترجیح میدهد و آنها را بهتر از چهرههای غمگین و ناراحت میشناسد. خنده چنان اهمیتی در روابط ما دارد که از یکصد متری قابل تشخیص است. (فاصلهای به اندازه طول یک زمین فوتبال) و اگر روزی کارتان به دادگاه افتاد به خاطر داشته باشید با این که قضاوت سعی میکنند افراد خندان و غیر خندان را به یک شکل محاکمه کنند اما آنها به افراد خندهرو جریمههای کمتری اعمال میکنند، پدیدهای که ارفاق تأثیر لبخند نام دارد.
خواندن لبها:
حرکات دهان میتوانند هر نوع احساسات و عواطفی را آشکار کنند. زمانی که فرد عصبی است دهان او خشک میشود و علامت مشخصه آن زبان زدن به لبها و لیسیدن آنها میباشد. گاز گرفتن لب پایین نیز بیانگر استرس و نگرانی فرد بوده و بیشتر زمانی دیده میشود که افراد سعی میکنند مانع اجرای کاری شوند. جمع کردن لبها (به ویژه هنگامی که آنها به یک سمت جمع شوند)، شایعترین عکسالعمل زمانی است که فرد در مورد انتخاب گزینهها فکر میکنند. این کار همچنین بیانگر مخالفت فرد یا چیز یا کار دیگری نیز میباشد. این حالت در دادگاهها زیاد دیده میشود. زمانی که وکیل مدافع یک طرف دعوی اظهاراتش را بیان میکند، در سوی دیگر وکیل طرف مقابل لبهایش را به این شکل جمع میکند تا مخالفت خود را نشان دهد.
قضاوت نیز در کنفرانسها و مصاحبهها در صورت مخالفت با نظر وکیل مدافعان، این حالت را میگیرند. فشار دادن لبها روی هم نیز زمانی اتفاق میافتد که فرد عصبانی، ناامید یا ترسیده باشد. عموماً فشار دادن لبها روی هم با احساسات منفی مرتبط میشود.
این به این خاطر است که لبها به طور کامل آشکار میشوند. آنها به طور غیرارادی حس مثبت افراد را به ما منتقل میکنند. لبهایی که ظاهرشان طوری است که میخواهند هوا را به خارج فوت کنند نیز بیانگر کنارهگیری و تردید و ناامیدی افراد میباشند.
حرکت کاملاً غیرارادی دیگر دهان زمانی است که فرد ناگهان از چیزی بترسد یا شوکه شود. درست مانند فروشندهای که در مغازهاش به طور تصادفی با شیئی برخورد کرد و آن شیء روی زمین افتاد. در این حال لبهای او به نشانه ناراحتی، اعتراض و ترس جمع شدند و لرزیدند.
خمیازه کشیدن:
معمولاً وقتی میبینیم کسی خمیازه میکشد، تصور میکنیم او خسته یا کسل شده است اما امروزه روانشناسان اعتقاد دارند خمیازه کشیدن فرآیند فرار فرد از شرایط سخت و استرسآور است.
انسانها ممکن است ترجیح دهند خمیازه بکشند تا در مورد یک موضوع خسته کننده بحث کنند.
مدتی پیش من به مدیری که فرزندی داشت که مشکلات رفتاری از خود بروز میداد مشاوره میدادم. این خانم در مدیریت یک شرکت بزرگ بینالمللی کاملاً موفق بود اما هرگز نمیتوانست فرزندش را تربیت کند. من متوجه شدم هربار که در مورد مشکلات فرزندش ـ به ویژه هر زمان که از نقش او به عنوان مادر ـ صحبت میکردم، او به طور غیر قابل اجتنابی خمیازه میکشید. او به این طریق قصد داشت از این موضوع طفره برود.
بیرون آوردن زبان:
انسانها زمانی که زیر فشار و استرس هستند یا به غذای مورد علاقهشان فکر میکنند زبان خود را خارج کرده و لبهایشان را لیس میزنند.
اما حالت دیگری نیز هست. حالتی که زبان از بین دندانها خارج میشود اما لبها را لمس نمیکند. این حرکت خیلی سریع اتفاق میافتد و مرا به یاد زبان مار میاندازد. این حرکت نشانه پنهان کاری و فریب است. من در تعمیرگاه ماشین بودم و تعمیرکار به من گفت بهترین قیمت را برای تعمیر اتومبیل شما ارائه میدهم سپس او مرا ترک کرد و برای گرفتن تأیید نهایی از مدیرش به سمت او رفت. آنها پشت یک اتاقک شیشهای با هم صحبت میکردند و صدایشان به من نمیرسید. فقط میتوانستم پیام زبان بدنشان را متوجه بشوم. چیزی که من دیدم، مکانیک بود که در آخر صحبتهایشان زبانش را بدون لمس لبهایش بیرون آورده بود.
این گونه بیرون آوردن زبان یک حرکت کاملاً غیرارادی است، پس اگر در مکالمهای دیدید شخصی این حرکت را تکرار میکند بدانید او به روشنی قصد دارد چیزی را از شما پنهان کند.
وقتی مکانیک بازگشت به من اطمینان داد که رئیسش با این قیمت کاملاً موافق است. من هم بلافاصله با پیشنهاد او مخالفت کردم و به تعمیرگاه دیگری رفتم و همان کار را با نصف قیمت انجام دادم.
پیش آمدگی چانه:
کسی که خشمگین بوده و یا حالت تدافعی به خود بگیرد، چانهاش را به بیرون پیش میآورد. این حالت را میتوانید در کودکانی که نمیخواهند کار را انجام دهند مشاهده کنید. دقیقاً پیش از این که سرو صدای خود را از مخالفت به راه بیاندازید چانه خود را جلو میدهند. این حرکت را همچنین میتوانیددر همکارانتان ببینید، زمانی که عصبانی میشوند و یا میخواهند کسی را توبیخ کنند.
قورت دادن آب دهان:
این حرکت عموماً در بین آقایان مشاهده میشود که همراه با بالا و پایین رفتن سیب آدم (برآمدگی غده تیروئید روی گلو) میباشد. این حرکت بیانگر نگرانی و عصبانیت، خجالت و استرس است. برای مثال اگر در جلسات کاری دیده باشید سیب آدم افرادی که با شنیدن حرفهای دیگران نگران و عصبانی میشوند به دفعات بالا و پایین میرود.
حالتهای سر:
کج کردن سر: در قبایل بدوی کج کردن سر به منظور شنیدن واضحتر صداهای اطراف و هشیاری از خطرات به کار برده میشد. اما امروزه کج کردن سر به معنای علاقهمندی و نزدیکی افراد است که به ویژه این حالت در خانمها دیده میشود. کج کردن سر نشانه بسیار مثبتی است و گاهی هم بیانگر موافقت و تبعیت میباشد. در مذاکرات کاری خانمها باید سرهایشان را صاف بالا بگیرند، در غیر این صورت باید مراقب پیام غیرکلامی ارسالی از بدنشان باشند.
برگرداندن سر: زمانی که افراد به پیامهایی گوش میدهند که احساس خوبی نسبت به آن ندارند. ممکن است سرشان از طرف گوینده برگردد. این کار راهی برای ایجاد فاصله است. به حرکتهای سریع برگشتن سر و عقب رفتن تعمدی آهسته افراد دقت کنید، چرا که آنها نشانههای ناراحتی میباشند.
سر اردکی: سرت را بیانداز پایین! وقتی این فریاد را میشنوید، شانههایتان را بالا میآورید و سرتان را به پایین انداخته میان شانههایتان نگه میدارید. این حالت را در بین کارمندان زیادی دیدهام، هنگامی که رئیسان نزدیک میشوند. در محیط کار این حالت ارتباط بین افراد را به خوبی نمایان میسازد.
بالا نگه داشتن سر: سالها پیش امتحانی از گروهی دانشآموزان سیگاری گرفته شد. با اعلام نتایج آزمون، مشخص شد آن دسته از دانشآموزانی که سر خود را در هنگام بیرون دادن دود سیگار بالا میگرفتند، در آزمون نتیجه بهتری نسبت به کسانی گرفتند که سر خود را در هنگام بیرون دادن دود سیگار پایین میگرفتند. حالت سر نکته بسیار مهمی است. احساس اعتماد به نفس بالا باعث میشود شخص سر خود را بالا بگیرد و اعتماد به نفس پایین باعث میشود فرد سرش را پایین بیاورد.
تکان دادن سر (بالا به پایین): همان طور که حرکت سر به سمت چپ و راست در بسیاری از فرهنگها نشانه نه گفتن و مخالفت کردن میباشد (در فرهنگ ایرانی بالا بردن سر این پیام را میرساند)، تکانهای سر به پایین و بالا در تمام فرهنگها به نشانه تأیید، موافقت و فهم دقیق مطلب میباشد. زمانی که فردی به آرامی سر خود را به این حالت تکان میدهد بیانگر موافقت او با مطالب گوینده میباشد. اگر فرد تند تند این کار را انجام دهد نیز بیصبرانه منتظر این است که او هم نظر خود را در ادامه نظر گوینده بیان کند.
در یک آزمایش معروف گروهی از دانشجویان روانشناسی رفتار استادهای خود را زیر نظر گرفتند. هر بار که استاد به سمت چپ کلاس قدم میزد، دانشجویان صحبتهای او را تأیید میکردند و با وی موافق بودند و هربار که او به سمت راست حرکت میکرد با نظرات او مخالفت میکردند. در آخر استادها به به طور ناخودآگاه در سمت چپ کلاس میایستادند و صحبت میکردند.
از این پس هرگاه در یک مکالمه قصد داشتید شخصی را ترغیب کنید صحبتهایش را ادامه بدهد سر خود را به نشانه تأیید تکان دهید. این حرکت را در دفعات سه تایی تکرار کنید. مطالعات نشان میدهد افراد با این کار سه تا چهار برابر بیشتر صحبت میکنند. مطمئناً شما هم با دیدن تأثیر این پیام غیرکلامی متعجب خواهید شد.
تکان دادن سر در روابط اهمیت بسزایی دارد. شما چیزی میگویید و من همزمان سر خود را تکان میدهم. این کار به شما میگوید من به شما گوش میدهم و حرف شما را متوجه میشوم. پس به شما نشان خواهد داد که تا چه اندازه توانستهاید با مخاطبان ارتباط برقرار کنید.
بدون تکان دادن سر، افراد مایل به صحبت کردن با شما نخواهد بود. یکی از مراجعان من متعجب بود که چرا مذاکرات تجاریاش نتیجه دلخواه را به او نمیداد. بعد از مدت کمی هم کلامی با او موضوع برایم روشن شد، او بدون این که سرش را تکان دهد حرف میزد و میشنید. این کار همکارانش را خسته میکرد (بدون این که مخاطبانش متوجه دلیل این ناراحتی شوند) و آنها سعی میکردند با او مذاکره نکنند و یا اگر مجبور هستند صحبت کنند، مکالمات خود را با او کوتاهتر میکردند.
توجه به تکانهای سر و استفاده از آنها آسانترین راه استفاده از زبان بدن میباشد. با وجود تمام مطالبی که از حرکات سر و صوردت در این مقاله آموختهاید میتوانید هوشیاری خود را در استفاده از این علائم ریز غیرکلامی بالا برده و همواره متوجه پیامهایی که افراد در محیط کار به شما میفرستند باشید.
امتحان کنید
از این پس هرگاه در یک مکالمه قصد داشتید شخصی را ترغیب کنید صحبتهایش را ادامه بدهد سر خود را به نشانه تأیید تکان دهید. این حرکت را در دفعات سه تایی تکرار کنید. مطالعات نشان میدهد افراد با این کار سه تا چهار برابر بیشتر صحبت میکنند. مطمئناً شما هم با دیدن تأثیر این پیام غیرکلامی متعجب خواهید شد.