زبان احساسی بدن
زبان احساسی بدن
زبان احساسی بدن : در گذشته دانشمندان بر این باور بودند که انسان احساسات خود را از طریق حرکات صورت خود بیان میکند. اما تحقیقات جدید در حوزه علوم شناختی اعصاب بیانگر آن است که علائمی از کل بدن فرستاده میشود که منجر به ایجاد ارتباطات حسی و تصمیمگیری میگردد. برای مثال این ارتباط زمانی قدرت میگیرد که حس ترس بیان میشود. ممکن است ظاهر و حرکات یک فرد وحشتزده بیانگر این باشد که خطر یا تهدید در اطراف شما وجود دارد، اما در عین حال راهی برای مقابله با این تهدید را به شما نشان نمیدهد؛ اینکه آیا شما باید مبارزه کنید، فرار کنید و یا حتی در جای خود بیحرکت بمانید. زبان احساسی بدن به ما نشان میدهد که افراد در مقابله با عوامل با عوامل ایجادکننده ترس چه عکسالعملی نشان خواهند داد. این تحقیقات همچنین ثابت میکند که رفتار ناگهانی اشخاص از دیدن وحشت اطرافیان کاملاً ناخودآگاه و بلافاصله است. همچنین نتایج این تحقیقات به فهم چگونگی سرایت و شیوع ترس عدهای به عنوان پاسخی ناخودآگاه و بلافاصله به ترس دیگر اطرافیان کمک میکند.
تصور کنید که شرکت شما قرار است دچار تغییرات عمدهای مانند توسعه، کوچکتر شدن، تغییر ساختار یا ادغام شود. در این صورت شما حتماً با ترس کارمندان مواجه میشوید. در این صورت تصمیماتی که در آینده خواهید گرفت متأثر از عکسالعمل احساسی شما خواهد بود. حال هرچه شما نسبت به این رابطه آنی آگاه باشید، خود و همکارانتان با دقت و بصیرت بیشتری رفتار خواهید کرد.
دل به دل راه دارد!
ارتباط غیرکلامی در سالهای گذشته موضوع تحقیقات بسیاری بوده است و این در حالی است که برخی از یافتهها خارج از حد انتظار بودند.
یکی از این یافتهها در آزمایشگاهی در کشور ایتالیا به دست آمد که دانشمندان در آنجا تحقیقاتی بر روی مغز نوعی میمون که شباهت بیشتری به ساختار مغز انسان دارد انجام دادند. دانشمندان فهمیدند که وقتی میمون حرکت خاصی را انجام میدهد نورونهای موجود در موتور کورتکس فعالیت زیادی از خود نشان میدهند. برای مثال هر وقت به میمون بادام زمینی میدادند، سلولهای مشخصی در دو طرف مغز حیوان فعال میشدند که توسط دستگاههای مانتتورینگ پیچیدهای این فعالیت قابل تشخیص بود. یک بار وقتی که میمون به دستگاه وصل شده بود، دید که یک انسان در مقابلش بادام زمینی میخورد چیزی که باعث تعجب دانشمندان شد این بود که دقیقاً همان نورونها در مغز حیوان شروع به فعالیت کردند یعنی در حقیقت مغز میمون قادر به تشخیص این نبود که او این کار را واقعاً انجام داده یا فقط آن صحنه را دیده است و چون این سلولها منعکس کننده فعالیتی بودند که میمون فقط آن را مشاهده کرده، دانشمندان علوم اعصاب آنها را “نورونهای آینهای” نامیدهاند. مطالعات بعدی وجود نورونهای آینهای در بدن انسان را ثابت کردند. ساختار نورونها به مغز این اجازه را میدهد که بیشترین وظایف خود اعم از یادگیری و تقلید را انجام دهد.
اما این تحقیق نتایج عجیب دیگری نیز در بر داشت، سلولهای انسانی علاوه بر فعالیتهای آینهای، قادر به انعکاس احساسات و عواطف نیز هستند.
آیا تا به حال فهمیدهاید که چرا وقتی کسی در کنار شما خمیازه میکشد شما هم خمیازه میکشید؟ و چرا وقتی میبینید کسی آمپول تزریق میکند شما هم عضلات بدن خود را منقبض میکنید؟ به این دلیل است که نورونهای آینهای شما فعال میشوند. به محض اینکه شما بیان حسی را در چهرهی کسی مشاهده میکنید یا از حالات و طرز رفتارش میفهمید، به طور ناخودآگاه خود را از لحاظ عاطفی جای او تصور میکنید و دقیقاً همان حالت را درون خود احساس میکنید.
اثرات قلب
یکی از راههایی که افراد احساسات خود را نشان میدهند در ظاهر سینهی آنها پدیدار میشود. برخی از این حرکات بسیار ظریف هستند و برخی دیگر واضحتر اما بزرگ و یا کوچک همواره آشکار میشوند. قلب، مغز و سیستم عصبی بدن طوری با هم آمیخته هستند که شما با مشاهده حالت گرفتن سینه افراد میتوانید تشخیص دهید که او خوشحال است یا افسرده. یک ارتقاء رتبه میتواند باعث شود شخص به طوری که غرور سینهاش را سپر کرده است راه برود و در مقابل مسئلهای که منجر به ناامیدی و شرایط وخیم شود، باعث میشود که فرد شانههایش را جمع کرده و سینهاش را به داخل سوق دهد. (مانند حالت کسی که ضربهای به شکمش خورده باشد). همچنین اگر دقت کنید خواهید دید که وقتی آقایان از شرایط اطراف خود رضایت دارند دکمههای کت خود را باز میکنند (حرکت غیرعادی که گویی میخواهند چیزی مانع دیده شدن قلب آنها نباشد).
اصطلاحاتی مربوط به قلب که ما در ذیل برای بیان احساسات اشاره میکنیم، ملموستر از هر چیز دیگریست: “قلب او شکست” یا “او از صمیم قلب ناراحت شد”. این عبارات و جملات مشابه تنها عبارات توصیفی نیستند، بلکه بر پایه واقعیات فیزیولوژیکی بیان میشوند. مؤسسه ملی بهداشت روان آمریکا ارتباط مستقیم افسردگی و مشکلات قلبی را ثابت کرده است.
این توصیفات در حالات مثبت هم بر این پایهاند که از لحاظ علمی در واقع ترشح آدرنالین و اندروفین در خون در لحظات شادی سیستم عصبی بدن را با پمپاژ تندتر خون به خوشحالی و هیجان تحریک میکند که در این حالت افراد بدن را یکباره به سمت بالا و جلو کشیده و همزمان نفس عمیقی میکشند.
زبان احساسی بدن : تنفس حیاتبخش
شما با دم و بازدم در حقیقت وجود خود را تغذیه میکنید. همه ما میدانیم که ساختار بدن انسان بهگونهای است که میتواند هفتهها بدون غذا و چند روز بدون آب زنده بماند، اما انسان بدون هوا چند دقیقه بیشتر زنده نیست. اما آیا این را هم میدانید که نحوه نفس کشیدن شما به خوبی بیانگر نوع احساسات شما در لحظه است؟ برای مثال حبس نفس ابتداییترین نوع عملکرد حفاظت از خود در هنگام پنهان شدن از یک حیوان درنده است. البته اگرچه بیان حیوان درنده یک مثال نمادین است؛ اما امروزه استرس و نگرانیهای کاری گاهاً باعث میشوند افراد نفس خود را حبس کرده یا تنفس کوتاه و مقطع داشته باشد. (مثلاً در هنگام دروغ گفتن، افراد به خوبی نفس نمیکشند و این به راحتی با دستگاه مانیتورینگ قابل تشخیص میباشد.)
تنفس کوتاه و مقطع همچنین یکی از بارزترین نشانههای اعتماد به نفس پایین است. اگر شخصی در حال صحبت درباره موضوع جالب و مهیجی، کوتاه و مقطع نفس بکشد صرفنظر از انکه او سخنران خوبی باشد یا خیر، شنوندگان به سختی حرفهای او را باور میکنند و این در حالی است که این نوع نفس کشیدن بر احساسات و عواطف دیگران هم تأثیرگذار است.
امتحان کنید
زمانی که با همکارانتان صحبت میکنید، به تنفس آنها دقت کنید، ببینید آنها چگونه کوتاه یا عمیق نفس میکشند و خود شما چگونه در مقابل این افراد تنفس میکنید. اگر در جمع گروهی هستید، دقت کنید که چطور وقتی کسی در لحظه عمیقاً هوا را فرو میبرد، نشان از این است که او قصد دارد صحبت کند و سایرین هم ناخودآگاه این نشانه را دریافت کرده و به سمت او برمیگردند.
انسانها بدون اینکه متوجه شوند به طور طبیعی با ریتم تنفس افرادی که در نزدیکیشان هستند منطبق میشوند و ممکن است یک نفر که تنفس کوتاه و مقطع دارد باعث ایجاد احساس نگرانی و استرس در بقیه جمع گردد.
زمانی که با همکارانتان صحبت میکنید، به تنفس آنها دقت کنید، ببینید آنها چگونه کوتاه یا عمیق نفس میکشند و خود شما چگونه در مقابل این افراد تنفس میکنید. اگر در جمع گروهی هستید، دقت کنید که چطور وقتی کسی در لحظه عمیقاً هوا را فرو میبرد، نشان از این است که او قصد دارد صحبت کند و سایرین هم ناخودآگاه این نشانه را دریافت کرده و به سمت او برمیگردند.