پنج دلیل مبنی بر بی اشکال بودن شروع یک کسب و کار خانوادگی
پنج دلیل مبنی بر بی اشکال بودن شروع یک کسب و کار خانوادگی
بی اشکال بودن شروع یک کسب و کار خانوادگی : همه ما تاکنون داستان و حکایت های ترسناک بسیار زیادی در رابطه شروع یک کسب و کار یا با یکی از اعضای خانواده یا وارد کردن خانواده در کسب و کار خودمان شنیده ایم. اما آیا واقعا چنین کاری اشتباه است؟
زمانی که من اخبار مربوط به کار کردن خودم در کنار برادرم را به عنوان اولین شغل پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در خانواده مطرح کردم، مادرم خیلی شوکه شد و به هر طریقی بود سعی و تلاش کرد که من را از این تصمیم باز دارد.
جایگاه و صنعتی که برادر من در آن مشغول به کار و فعالیت بود، در آن زمان کاملا صنعتی غیر جذاب به نظر می رسید. تنها موضوعی که موجب شد من به این کار بپردازم موقعیت و شانس کار کردن در کنار برادرم بود. نه تنها بخاطر گذشته مشترکی که با یکدیگر داشتیم، بلکه بخاطر ارزش های مشترک، شکل کار کردن و آرمان و هدف مورد نظر خودمان بود. به عنوان یک فارغ التحصیل کسب و کار از دانشگاه و البته بدون تجربه، بخوبی می دانستم که وی آن مربی است که همواره خواهان در اختیار داشتن وی می باشم.
بلافاصله پس از شروع کردن کار با برادرم، دریافتم که تمامی کسانی که دیدی منفی نسبت به این موضوع داشتند، در عمل کاملا اشتباه تصور می کردند. در حقیقت این موضوع فرصت و مزیت رقابتی فوق العاده ای نسبت به هم ردیفان در اختیار من قرار می داد که با توجه به کتابها و مطالعات موردی مختلف که در دوران تحصیل با آنها آشنا شده بودم، آینده خوب و مناسبی برای خودم می دیدم. به عنوان نمونه هایی از این مطالعات و برند ها که همواره در ذهن من بود و هر روزه در تعاملات خود با آنها سر کار داریم می توان به Comcast و Walmart یا Campbell Soup اشاره کرد که تعدادی از آنها را حتی می توان در بین 500 شرکت برتر آمریکا هم یافت.
بنابراین کلید موفقیت در کار کردن یا کار نکردن با یکی از اعضای خانواده نهفته نیست، بلکه بستگی به این دارد که با کدام یک از اعضای خانواده این مشارکت را شروع می کنید. در حقیقت انتخاب کردن یکی از اعضای خانواده اشتباه نیست – – بلکه انتخاب اشتباه است که می تواند موجب قرار گرفتن شما در مسیر شکست شود. در این مطلب به چند نکته اشاره می کنم که پیش از شروع کردن یک کسب و کار خانوادگی باید به آنها توجه داشته باشیم:
1- اهمیت اعتماد
خواه همانند من یک فارغ التحصیل بدون سابقه دانشگاه باشید یا یک فرد حرفه ای، همواره یک منحنی با شیب تند یادگیری پیش نیاز هر موفقیتی می باشد. انتخاب یک شریک که شما بدون هیچ پیش شرطی به وی اعتماد کامل داشته باشید، هرگونه مانع که بر اثر عدم اعتماد در مربیان و هم ردیفان شما ایجاد می شود را از بین می برد.
2- انتظارات و چشم انداز مشترک
پیش از وارد شدن به یک رابطه کاری و شراکت صحبت کردن و مطلع شدن از اهداف بلند مدت مد نظر طرفین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. اگر پسر عمو شما از انگیزه بسیار بالایی برای راه اندازی بهترین پیتزا فروشی در منطقه برخوردار است و در پی استفاده کردن از یک دستور العمل خانوادگی می باشد، اما شما در پی راه اندازی بزرگترین مجموعه زنجیره ای آماده کردن، طبخ و عرضه پیتزا در اندازه بین المللی می باشید، در صورت شراکت مطمئنا هر دو در مسیر شکستی بزرگ قدم بر می دارید.
3- حفظ سرعت پیشرفت
یکی از معمول ترین مشکلاتی که بین شرکای تجاری رخ می نماید، رنجش یکی از طرفین در زمانی است که یکی از طرفین نسبت به دیگری کار و تلاش بیشتری انجام می دهد. یکی از مزایای کار کردن با یکی از اعضای خانواده داشتن شناخت کامل از انگیزه برای موفقیت و میزان کار کردن طرف دیگر و اطلاع از یکسان بودن اصول اخلاقی وی نسبت به کار با خودتان می باشد.
4- ارزش ها
هر تصمیمی که به عنوان یک صاحب کسب و کار می گیرید، بازتاب دهنده ارزش های شما می باشد. از آنجاییکه اعضای خانواده اغلب در کنار هم و در یک شرایط با هم بزرگ شده و پرورش یافته اند، به احتمال زیاد از ارزش های یکسانی در کار و زندگی برخوردار می باشند و اینگونه در صورت وارد شدن به یک رابطه شراکت اطمینان بیشتری نسبت به همخوان بودن طرز تفکر و رفتار یکدیگر در موارد مختلف تصمیم گیری خواهند داشت.
5- توجه و مراقبت دلسوزانه
تحقیقات مختلف نشان داده است ابقاء و حفظ وضعیت در کسب و کارهای خانوادگی به نسبت کسب و کار های غیر اینچنینی به طور متوسط بیشتر می باشد. بخش عمده از این موضوع به دلیل فرهنگ مشترک افراد و توجه بیشتر افراد یک خانواده به دیگر افراد خانواده نسبت به خودشان می باشد. به عنوان نمونه می توان به وارد کردن خواهر خودم در این کسب و کار مشترک با برادرم اشاره کنم که چندین سال پیش با توافق هر دو اتفاق افتاد، موضوعی که اگر کوچکترین نشانی از عدم موفقیت و یا شکست در آینده کسب و کار خانوادگی ما دیده می شد، هرگز به فکر آن نمی افتادیم و آن را اجرا نمی کردیم.
نوشته آریا