5 مرحله زبان بدن
5 مرحله زبان بدن
آشنایی با زبان بدن : زبان بدن مانند یک کامپیوتر عمل میکند. همهی ما به نوعی با زبان بدن آشنایی داریم اما هیچ یک از ما چگونگی عملکرد آن را نمیدانیم زیرا اغلب دریافت و پردازش ارتباطات کلامی توسط ضمیر ناخودآکاه ما صورت میگیرد. این موضوع بسیار ساده است. انسانها به طور ژنتیکی به دنبال کشف علایم رفتاری و حالات چهره هستند و به سرعت به معانی آنها را درک میکنند. وقتی حالات یک فرد را میبینیم به سرعت و بهطور ناخودآگاه دربارهی منظور او از این حالتها قضاوت میکنیم.
ما انسانها مدت مدیدی است که این کار را انجام میدهیم و میدانیم چکونه افراد را تحت تأثیر خود قرار دهیم و بر دوستان خود فائق آییم و بدون این که از جملات به طور شفاهی استفاده کنیم، از برخی از افراد دوری کنیم، به آنها نزدیک شویم و یا به مقابله با آنها بپردازیم. پیشینیان ما تصمیمات حیاتبخشی میگرفتند که بر پایهی برخی از اطلاعات بصری استوار بود که از یکدیگر به دست آورده بودند. آنها این کار را به سرعت انجام میدادند. در دورههای قبل، اگر فردی در معرض خطر قرار میگرفت، تصمیمگیری سریع در این شرایط یکی از موضوعات مهم مرگ و زندگی محسوب میشد.
آشنایی با زبان بدن : با مشاهده رفتار دیگران و دقت در مورد این که چگونه از بدن خود در ارسال علائم غیرکلامی استفاده میکنند، میتوانید اطلاعات بسیاری به دست آورید. اما برای دریافت این اطلاعات باید سیستم قضاوت خودکار خود را از کار بیاندازید و افکار خود را تجزیه تححلیل کنید. برای کشف معنای درست زبان بدن و آشنایی با زبان بدن باید آن را در ارتباط با موقعیت در نظر بگیرید، آن را طبقهبندی و سپس ارزیابی کنید و با آنچه در کلام گفته شده تطبیق دهید و حدس بزنید این رفتار تا چه حد ثابت است و برای مؤثر واقع شدن از نظر فرهنگی آن را آماده کنید.
فیلتر کردن برداشت نخستین
آشنایی با زبان بدن : علایم غیرکلامی کمک بسیاری به ما برای شکل دادن برداشتهای اولیه میکند. توانایی ما برای انجام این کار یکی از غرایز حیاتی ما است. مسأله مهمتر این است که اگرچه مغز انسان به گونهای طراحی شده است که به طور مداوم به این علائم غیرکلامی پاسخ میدهد، اما همهی برداشتهای اولیهی ما صحیح نمیباشد. از همان زمانهای بسیار دور، پیشینیان ما با تهدیدات و چالشهایی مقابله میکردند که با آنچه امروز در جامعهی مدرن مواجه میشویم، بسیار متفاوت میباشد. زندگی امروز بسیار پیچیدهتر است و در آن لایههایی از محدودیتهای اجتماعی و معانی متفاوت وجود دارد که با پیچیدگی ارتباط میان افراد در آمیخته است. این موضوع همچنین در محیط کار نیز صدق میکند؛ به خصوص زمانی که دریافت فرهنگ همکاری مشکلات خاص خود را دارد چرا که مجموعهی بینظیری از محدودیتها و راهبردهای رفتاری در فرهنگ همکاری وجود دارد.
با وجود این که برداشتهای نخستین تا حدودی قابل اطمینان نیستند، اما میتوانید توانایی خود را برای درک زبان بدن، با اتکا به 5 مرحلهی:
1ـ زمینه، 2ـ گروه، 3ـ همارزی توافق، 4ـ تعادل و 5ـ فرهنگ، بالا ببرید.
1- زمینه Contex
آشنایی با زبان بدن : این منظره را تصور کنید: در یک شب سرد زمستانی با ریزش برفی سبک و وزش باد شمالی، یک زن را میبینید که روی نیمکت ایستگاه اتوبوس نشسته؛ تشخیص میدهید که یک همکار است. سرش را پایین گرفته و چشمهایش را بسته است. قوز کرده، اندکی میلرزد و در خود کز کرده است.
حال منظره تغییر میکند: همان خانم با همان موقعیت فیزیکی؛ اما به جای این که روی نیمکتی در خارج نشسته باشد پشت میز اداره کنار شماست. زبان بدن او قابل تشخیص است: سر پایین، چشم بسته، قوز کرده، میلرزد. علائم غیر زبانی همان است، اما مجموعه جدید تصور شما را از این علائم تغییر میدهد. در تصویر اول او میخواهد به شما بگوید که “من واقعاً سردم است”.
معنای ارتباط غیرکلامی با تغییر زمینه تغییر میکند. درست مانند یک معاملات املاک؛ موقعیت مهم است. ما نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن این که رفتار شخص در چه محیطی انجام گرفته، او را درک کنیم. هم چنان که در مثال بالا تصویر گردید، پیام فرستاده شده توسط زبان بدن زن، براساس این که در خارج نشسته باشد یا در دفتر کارش، به طور خودکار تغییر کرد. برخی از موقعیتها نیازمند رفتارهای رسمی بیشتری است که باید در تفسیر آنها در قیاس با مجموعههای دیگر، تفاوت قایل شد.
هنگامی که مردم در مقابله با یکدیگرند، بیشتر زمینه از نوع رابطه میان آنها به دست میآید. یک فرد در رابطه با مشتری، رئیس و یک دوست میتواند زبان بدنی متفاوتی برای هر یک بروز دهد. ساعت روز، انتظارات براساس محاسبات قبلی و این که آیا پیشتر تعاملی در مجموعه خصوصی یا عمومی صورت گرفته؛ مجموع این متغیرها زمینهای را زبان بدنی در آن اتفاق افتاده میسازد و لازم است که در هنگام ارزشگذاری معنا، مورد ملاحظه قرار گیرند. کلید فهم موضوع، آن است که: آیا رفتارهای غیر کلامی بروز داده شده، مناسب زمینهای است که در آن رخ میدهد یا نه؟
امتحان کنید
یک رفتار غیرکلامی را انتخاب کنید، شرایطی را که این رفتار در شرکت یا سازمان شما پسندیده است، ایجاد کنید. اکنون تمام زمینههایی را که ممکن است این رفتار در آنجا نامناسب باشد فراهم کنید. از خود بپرسید چگونه موقعیت فیزکی میتواند معنی دیگری به یک حالت دهد. مثلاً در یک اداره خصوصی، در اتاق ملاقات با چند همکار، روی سکو جایی که یک هدیه تقدیم میشود، یا در راهرویی که مکالمات غیرجدی صورت میگیرد. چگونه موقعیت فردی یا کیفیت روابط میتواند معنی پیام غیرکلامیای را که ارسال میشود تغییر دهد؟
2- گروه Cluster
اشارات غیرکلامی در دستهای از ژستها ـ گروهی از حرکات، حالات و رفتارهایی که نقطهای مشترک را تقویت میکند ـ واقع میشوند. یک ژست مجرد میتواند معانی مختلفی داشته باشد یا اساساً بیمعنی باشد. (برخی مواقع یک سیگار فقط یک سیگار است)، اما وقتی این ژست مجرد با نشانههای دیگر غیرزبانی توأم شود، معنی روشنتر میگردد. ممکن است خانمی به هر دلیلی دستانش را در هم کند و دست به سینه شود، اما هرگاه این ژست با ترشرویی و تکان سر و پاهایی که از شما دور میشوند توأم گردد، شما ترکیبی از یک تصور دارید که احتمالات مختلف وجود دارد.
همیشه دسته رفتارها را همزمان مورد ملاحظه قرار دهید. رفتار و سلوک کلی یک شخص گویاتر از یک ژست مستقل است.
من میدانم یک رئیس دانا تمام ملاقاتهایش با کارکنان را با در آوردن کت خود و انتخاب یک صندلی در مرکز کنفرانس نه در بالای آن شروع میکند. این رفتارها به تنهایی پیام غیر رسمی بودن را میفرستد، اما باقی ژستهای اوست که آن را قطعی میسازد.
هرگاه کسی در این ملاقات صحبت میکند، مدیر با نمایش علاقهای که در چهره دارد به سوی او خم میشود، به علامت تأیید سر تکان میدهد و با چشمان تمام باز به گوینده توجه مینماید. این دسته از ژستها به طور سمبلیک مراحلی را که او در این ملاقات میخواهد، ترتیب میدهد؛ یک پرسش و پاسخ و تبادل ایدهها.
امتحان کنید
تا سه بشمارید. تصور نکنید که تنها یک ژست مجرد میتواند بیانگر یک معنای خاص باشد؛ خواهید دید مجموعهای از دو یا چند ژست نیز میتواند مفهوم یک معنای خاص را بیان کند.
3 -همارزی توافق Congruence
براساس مطالعات کلاسیک دکتر آلبرت محرابیان در دانشگاه کالیفرنیا در لوسآنجلس چنین به دست آمد که اثر کلی یک پیام 7 درصد مرهون کلمات به کار رفته، 38 درصد مرهون تن صدا و 55 درصد مرهون بیان چهره و حالت دستها و موقعیت بدن و دیگر اشکال در ارتباط غیرکلامی است.
به طور آشکار، میتوانید شخصی را مشاهده کنید که یک زبان بیگانه صحبت میکند و شنوندگان 93 درصد آن ارتباطی را که برقرار کرده متوجه میشوند. (محرابیان تنها ارتباط احساسات به ویژه احساس دوست داشتن و تنفر را مطالعه میکرد) با این وجود میتوانید شرط ببندید که وقتی کانالهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی با هم هماهنگ نیستند، مردم ـ به ویژه خانمها ـ تمایل دارند که روی پیامهای غیرکلامی تکیه کنند و محتوی گفتار را کنار بگذارند.
وقتی افکار و کلمات با هم هماهنگ باشند (این وقتی است که مردم آنچه را که میگویند باور دارند)، میتوانید ببینید که زبان بدن نیز آن را تأیید میکند. ژستها و ابراز احساسات آنها با آنچه میگویند در نظم و هماهنگی است. همچنین میتوانید عدم توافق را ببینید. وقتی که ژستها با کلمات در تضادند: حرکت سر از یک طرف به طرف دیگر هنگای که بله میگوید و یا کسی که اخم میکند یا به زمین خیره میشود در حالی که میگوید آدم شادی است!! عدم توافق به اندازهای که حاکی از تضاد میان آنچه شخص فکر میکند و آنچه او میگوید، حاکی از تقلب ارادی نیست. من این تضاد را در شیلا مورد توجه قرار دادم، مدیری که به او آموزش میدادم. شیلا هنگامی که سپردن کارها به کارکنان را فهرست میکرد آرام و معقول به نظر میرسید، اما هرگاه این نفرات را عنوان میکرد (تقریباً به طور ناپیدا) مرتعش میشد. زمانی که کلمات شیلا تمایل او را برا ی تفویض اختیار بیان میکرد، ارتعاش سریع و غیر ارادیش بلندتر و روشنتر میگفت: “من نمیخواهم چنین کاری کنم.”
4- تعادل Consistency
لازم است شما رفتار هرکس را در حالت ریلکس یا در شرایطی که دارای تنش نیست بدانید تا بتوانید آن را با ابرازات و ژستهای آن شخص که تحت تنش ظاهر میشود، مقایسه نمایید. روش معمول او در نگاه کردن به اطراف و یا نشستن یا ایستادن در حالت ریلکس چیست؟ پاسخ او هنگام شرح عناوینی که تهدیدکننده و ترساننده نیستند چیست؟ دانستن خط پایه رفتارهای یک شخص، توانایی شما را برای مشخص کردن نقطه انحراف معنیدار بالا میبرد.
از استراتژیهای پلیسهای مجرب برای بازجویی آن است که برای کشف عدم صداقت متهمین که مجموعهای از پرسشهایی که تهدیدکننده نیستند میپرسند تا مشاهده کنند متهم در مواردی که دلیلی برای دروغ گفتن ندارد چگونه رفتار مینماید. سپس هنگامی که به مسائل اصلیتر تمرکز میکنند، افسرها به راحتی تغییرات غیرکلامی و رفتاری که بیان کننده دروغ و کتمان حقیقت است را مشاهده میکنند.
زمانی که حالت طبیعی همکار خویش را دانستید، به سرعت و دقت خواهید توانست حتی تغییرات اندکی را متوجه شوید که زبان بدن او با گفتارش در تضاد است.
امتحان کنید
بهترین راه برای دریافت خط پایه رفتار یک شخص مشاهده او در طی یک دوره زمانی است. بنابراین وقتی شما با همکار تجاری خود تعامل میمنید. توجه کنید ـ واقعاً توجه کنید ـ که در حالت ریلکس و آرام چگونه به نظر میرسد. چه تعداد پلک میزند؟ معمولاً چه ژستی به کار میبرد؟ در چه حالت بدنی قرار میگیرد؟
5- فرهنگ Culture
تمامی ارتباطات غیرکلامی تحت تأثیر میراث فرهنگی قرار دارند. در اینجا لازم است که شما بدانید هنگام مطالعهی زبان بدن یک فرد، باید میزان استرس او را در نظر بگیرید؛ زیرا که هر قدر احساسات بالاتر باشند، زبان ویژهی ایما و اشاره بیشتر بروز میکند.
علاوه بر آن زبان بدن تحت تأثیر بسیاری از خرده فرهنگهایی قرار میگیرد که ما بخشی از آنیم؛ برای مثال وزنهبرداران طوری آموزش داده میشوند که سینهشان را به جلو بگیرند، بنابراین اغلب آنها را در شرایط غیرکاری در حالی میبینید که شبیه این حالت ایستادهاند در حالی که پاشنههاشان به هم نزدیک و پنجههایشان تیز به سوی بیرون است (یک موقعیت اولیهی متعادل). بسیاری از کارمندان ادارات شانههایشان را با اندکی دولا شدن میچرخانند و ساعات طولانی از سینه به سمت صفحه کلید قوز میکنند. اشخاص نظامی اغلب شانههایشان به سمت عقب و ستون فقراتشان صاف است و مدتها بعد از این که خدمت وظیفهشان تمام میشود خبردار میایستند! مردم نواحی مختلف یک کشور همچنین ممکن است از بدنشان به طور متفاوت استفاده کنند. برای مثال سرعت تند گامهای یک نیویورکی متفاوت است با طرز راه رفتن آسودهی یک نفر بومی جنوب آمریکا.
هرچه بیشتر درباره زمینه زندگی، سرگرمیها و علایق یک شخص بدانید، درباره برخی از حرکات و ژستهایی که بخشی از شخصیت یگانه اوست خواهید فهمید.
برخی اوقات همچنان که موضوع عوض میشود، ژست افراد نیز عوض میشود. در تمرینها اغلب بیمارانی را مشاهده میکنم که هنگامی که درباره مادرشان صحبت میکنند نوعی ژست میگیرند و این ژست در هنگام صحبت درباره پدرشان کاملاً متفاوت است.
امتحان کنید
یکی از همکاران تجاری خود را در نظر بگیرید و فهرستی از تمام آنچه درباره زمینه زندگی او میدانید، شامل میراث اخلاقی او، جایی که متولد و بزرگ شده، سرگرمیهای او، خانوادهاش و ورزشها یا فعالیتهای بدنی که از آن لذت میبرد، تهیه کنید. وقتی یک فهرست پروپیمان تهیه کردید، شروع به مشاهده همکار خود نمایید تا ملاحظه کنید آیا نقاط غیرکلامی در حرکات او دیده میشود که حاصل بخشی از زمینه زندگی او باشد.
همچنان که باقی مانده این مباحث را میخوانید این پنج مورد را در ذهن خود نگاه دارید: زمینه، گروه، همارزی توافق، تعادل و فرهنگ.
تردیدی نیست که مردم از ارتباط غیرکلامی استفاده میکنند تا موقعیت ذهن خویش را آشکار سازند.
اما خواندن زبان بدن و آشنایی با زبان بدن، تنها آموختن علایم غیرکلامی نیست، بلکه درباره درک معنای حقیقتی است که پشت علائم غیرزبانی نهفته است.